پیغام مدیر سایت :
خوب رویان جهان رحم ندارد دلشان/باید از جان گذرد هرکه شود همدمشان/روزی که سرشتند ز گل پیکرشان/سنگی اندر گلشان بود همان شد دلشان
==============
زن باس وسط شب آرومکی بیدار شه سجاده پهن کنه نماز شب بخونه
و برای آقاش دعاکنه و خدارو شکر کنه
مرد هم باس بیدارب شه آروم سجادشو پهلو سجاده خانمش پهن کنه
و برای خانومیش دعا کنه...
================
به سلامتی عشقم که غرور راه باهم بودن ما رو بست...
================
اکنون اگر چه در قلبم نیستی،اما به حجم تمام سکوتی که در قلبم گذاشتی،دوستت دارم...!
================
دَســـت هــایِ "تــو" تَصــمیـــم بـــود.
بـــایَـــد "مـــیگِــرفـــتَــم" وَ دور مـــیشُــدَم ....
==================
میـــــدونی عشق چیه؟
یعنی اینکه وقتی کنارته گذر زمان رو اصن حس نکنی
یعنی وقتی هست همه چی خوبه خوبه
وقتی نیست همه چی داغون داغونه
یعنی صداش خاصترین صدای دنیاست
یعنی قهر کنه دنیات کابوسوار میشه
یعنی همین که باهاش خداحافظی کردی همون لحظه دلتنگش بشی
و خعلی چیزهای دیگه که باز بهتون میگم @_@
=================
قصه این بود شبی از میان این همه شب در اسمان تاریک و پهناور سیاهی گوش تا گوش ستاره بود و ستاره, ستاره هایی که میدرخشیدند گویی معشوقه شان را پس از سال ها در کوچه باغ اناری دیده اند و از فرط خوشحالی در پوست خود نمیگنجند لحظه به لحظه انتظار فروپاشی این عاشق را میکشیدم غافل از اینکه عشق جاذبه است نه دافعه
====================
مخالف من .ما نمیشه.....تو میشه .چون من هر ثانیه به فکر توام و دلتنگ تو .اما تو حتی یک ثانیه هم یادم نمیکنی
===================
مــــرد بـاس وقـتـی مـیـره خونــــه .. سـر ِ زنـش ی عـربــده بـکشــه بـگـه هـی دخـتـره بـابـات .. بـیـا تـو بـغـلـم کـه سـرم واســه بـوسیــدنـت درد مـیـکنـــه
====================
چه بی اعتنا رفتی
نفهمیدم حس من واست یه تفریح بود
یاس
======================
چشمان تو تنها چراغ "سبز"یست که مرا "متوقف" کرد..!
====================
خوشا به من که دست تو پرواز هدیه میکند
خوشا به تو که عاشقت صد بار گریه میکند
خوشا که قامتم رسد به میوه ی خیال تو
رسیده ای,نچینمت,منم حریف کال تو
===================
گفتی دوستت دارم
و من به خیابان رفتم...
فضای اتاق برای پرواز کافی نبود...
=================
امروز صبح به ایستگاه قطار رفتم
برای همه ی مسافران دست تکان دادم
بی محابا به همه ی شان لبخند زدم
آخر شنیده ام
این قطار از کنار خانه ی تو می گذرد
بانو . . .
(درخت کاج هنوز شکوفه میدهد)